زندگی مثل کتابیه که هر صفحه اش حروف و کلمات خاص خودش رو داره و
نمیشه اون صفحات رو باهم مقایسه کرد....
روزهایی هست که حرفی برای گفتن نداری ...
.نه اینکه نداشته باشی ...
نه!!!
انگار حوصله توضیح دادن نداری.
اتفاقا دلت هم بد جوری پره از حرفهای تلنبار شده و
یه عالمه آرزوی محال و نیمه محال....
اما
انقدر زیادن که خودت هم توش میمونی!
تازه کی رو پیدا کنی که گوش حوصله برای شنیدن داشته باشه؟
حالا فرضا پیدا هم شد ...
چه فایده؟
اینه که ترجیح میدی مثل صفحات سپید کتاب
سپید و ساکت بمونی.....
مثل فاصله سپید بین فصول کتاب.....
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.